روزی مردی به همراه پسر بچه ای به ارایشگاه رفت .مرد از آرایشگر خواست تا ابتدا سر خودش را بتراشد و بعد موهای پسر را اصلاح کند مرد پس از تراشیده شدن سرش به ارایشگر گفت که پول نیاورده است و تا زمانی که موهای پسر را اصلاح میکند او از خانه پول میاورد موهای پسرک اصلاح شد ولی مرد نیامد آرایشگر از پسر پرسید که چرا پدرش نیامده است. پسر گفت او پدرم نبود!!!!او مرا در کوچه دید و گفت بیا با هم برویم و اصلاح مجانی کنیم
نظرات شما عزیزان:
|